کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد.
کشاورز هرچه سعی کرد نتوانست الاغ را در بیاورد
پس برای اینکه الاغ بیچاره زیاد زجر نکشد کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی اش باعث عذابش نشود مردم با سطل روی سر الاغ خاک میریختند اما الاغ هربار خاک های روی تنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد الاغ سعی میکرد روی آنها بایستد روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا امدن ادامه دادتا اینکه به لبه چاه رسید و از ان بیرون امد و موجب حیرت کشاورز و روستاییان شد.
.........
مشکلات مانند تلی از خاک بر سر ما فرو میریزند واین ما هستیم که میتوانیم اجازه دهیم مشکلات مارا زنده به گور کنند ویا اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود
نظرات شما عزیزان:
بالاخره نظرات برام باز شدا!!!!!!!
پاسخ:وای یادم رف الان میرم راستی واست فرستادم صفحتو ریلود کن
عجب الاغ باهوشی بودهااااااا!!!!!!!!!
پاسخ:اره موافقم بات